آخرین اخبار:
کد خبر:۴۸۶۸۱۸
یادداشت/ به بهانه حذف حاتمی‌کیا از فجر؛

ابراهیمِ جهادی‌کیا/ ای بلبل عاشق، جز برای شقایق‌ها مخوان

از نشانه‌های زندگی پاک و صادقانه دشمن داشتن است و کوبیده شدن. این کجایش ناراحتی دارد؟ برای عشاق و بسیجی‌ها فیلم ساختن، همین سختی‌ها را کشیدن نصیبش است. 

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو - میثم امیری؛ 

 

با دعای شب‌خیزان؛ ای شکردهان مستیز/ در پناه یک اسم است خاتم سلیمانی

حافظِ شیراز

 

قرآنی، غیرِ قرآنی؛ دینی، غیرِ دینی؛ انسانی، غیرِ انسانی؛ رحمانی، غیرِ رحمانی؛ دولتی، غیرِ دولتی؛ ظلمانی، غیرِ ظلمانی؛ چه مهتاب، چه شب‌تاب؛ هر جور حساب کنید، فیلمِ ابراهیم حاتمی‌کیا جزء 5 تای اول جشنواره است؛ هر تنابنده‌ای، هر وجودی داور باشد؛ چه نیکی، چه نیکول؛ چه راعی، چه دایی (منظورم علی دایی است)؛چه مجیدی، چه مجیدی. (بین فرهاد و مجیدش هم فرقی نیست.) هر کس. جای ابراهیم، آن‌جاست؛ تصوّرش، تصدیق می‌آورد.

 

اسم‌ها می‌آید. اسمِ ابراهیم نیست. برگشتم دوباره نگاه کردم؛ ابراهیم را زدند؛ من بر عکسِ همه فکر می‌کنم؛ نه جای شگفتی است، نه جای تعجّب است، نه چیزِ جالبی است، نه امرِ غریبی. یک تصمیمِ معمولی و قابل انتظار. (بیش از آن که به دولت ربط داشته باشد -که دارد- به نگاهِ اسلامِ رحمانیِ پشتِ پرده ربط دارد که مثلِ قهرمانِ سکوتِ برّه‌ها مهربان است؛ با پنبه سر می‌بُرد.) اسلام نیمه‌رحمانی و اخلاق‌گرا و معنویت‌پرداز همین است. حذف. روزی که سرسلسله این تازه‌لیبرال‌ها (که شهادتین‌شان به این آیینِ جفنگ هم شنیدنی‌ است)، مرتضی آوینی را حذف می‌کرد و می‌کوبید، امتداد تاریخی‌شان را باید انتظار می‌داشتیم. آن روز آوینی نامه‌ای به جناب‌شان که خیلی انقلابی و ضدِّ آمریکا می‌نمود، نوشت تا در تاریخ بماند که روزی همان‌ها (نه آن‌ها؛ دم و دستک و دنبالچه‌شان) فیلم ابراهیم را نه به اسمِ آرمان‌خواهی ضدِّ امپریالیسم که پایِ زیراندازِ پاندازِ قرمزِ مقّلدِ کَن و برلین ذبح خواهند کرد (فرش و قالی انتساب دارد به حضرتِ سلیمان که نگینِ انگشتری دارد و بر فراز راه می‌پیماید، نه انتساب به ذلّت‌خانه‌ی زبونانِ جشنواره‌های فرنگی.) آن روز مرتضی برای ابراهیم نوشت جز برای شقایق‌ها نخوان. او در آخرین نوشته‌اش به ابراهیم نوشت: «تو زیستنت عین هنرمندی است و هنرمندی‌ات عین زیستن. پس چگونه از تو می‌توان خواست که از نفخ روح خویش در فیلم‌هایت ممانعت کنی؟»

 

از نشانه‌های زندگی پاک و صادقانه دشمن داشتن است و کوبیده شدن. این کجایش ناراحتی دارد؟ مثلِ این رسانه‌های نیمه‌انقلابی سوسول نازنازی، مامانی نمی‌نویسم. نه ابراهیم. راهِ درست همین است. برای عشاق و بسیجی‌ها فیلم ساختن (آن طور که آوینی به تو توصیه کرد)، همین سختی‌ها را کشیدن نصیبش است. پس چه؟ سلیمانت زخم بردارد، «داود»*ت بر تخت دوخته شود و تو راست راست «خیبری، موتوری» تکرار کنی. نه. بگذار کمی هم سوز به تو بخورد؛ بگذار هزینه بدهی. وقتی هزینه می‌دهی، می‌توانی امید داشته باشی که مؤثری و ضربه‌زننده و پیش‌رو. مباد ناراحت باشی. آوینی زنده است و پویا و حرفش هم امروزی و تازه؛ ولی این عمله‌اکره‌های اسلامِ شبه‌رحمانی مرده‌اند. این سرِ و صدای‌شان به همّتِ پولِ نفت، از کاروان و قطار خبر نمی‌دهد؛ خرده ریزه «دو دو چی چی»هایی است که با دهان‌شان می‌زنند و گاهی هم با شیپوری از سرِ گشادش. این جماعت عادت به التماسِ برعکس دارند؛ معلوم است که تو هم به درستی فهمیده‌ای و زدی‌شان.

 

می‌خواهم با متنِ مرتضی آوینی متن را تمام کنم که خطاب به ابراهیم نوشت؛ پیش از آن باید ضلعِ آخرِ این نوشته را کامل کنم؛ آن هم صمیمانه سخنی است به کارگردانِ جوانی که خوش‌آتیه است. مراقب باش، اسلامِ ترسو می‌ترسد از این که ابراهیم جهادی‌کیای دیگری درست شود. اگر جایزه‌ای برده‌ای در این رقابتِ نیابتی، (تو به نیابتِ از ابراهیم، جوانِ دیگری هم به نیابت از کارگردانِ خرس‌دوست) جایزه‌ات را با تواضع به ابراهیم و سلیمانش تقدیم کن و دهانِ شکرریزان ببند. دعای شب‌خیزان بدرقه راهت؛ رقیبانت، شب ندارند؛ چه رسد به آن که سحری داشته باشند و حالی و وقتِ فَلَقی.

 

امّا متنِ مرتضی که در نقدِ مهاجر، شعرِ یک جانباز برای ابراهیم را بازنشر داد:

 

ای بلبل عاشق، جز برای گل‌ها مخوان!

 

دست دعای دلسوختگان

 

آن همه بلند است

 

كه تا آسمان هفتم می‌رسد.

 

 من پاهایم را بخشیده‌ام

 

 تا این رل سوخته را

 

 به من بخشیده‌‌اند.

 

اما اگر پاهایم را باز پس دهند

 

تا این دل سوخته را بازستانند

 

آنچه را كه بخشیده‌ام

 

باز پس نخواهم گرفت.

 

دل من یك شقایق است، خونین و داغدار.

 

ای بلبل عاشق،

 

جز برای شقایق‌ها مخوان!

 

* منظور از داود در متن، شهید داود کریمی است که رنگِ تزویر و دود به خود نگرفت. 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۰
آش دهنسوزی هم نیست
3
48
آرمان ایرانی
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۴
پس کی آش دهن سوزه اون کار گردانی که فیلم خیانت وعشق مثلثی می سازه یا اون کارگردانی که ایرانو بدبخت وعقب مونده نشون میده بابا انصافتون کجا رفته
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
برادره من کسی آش دهنسوزه که نون به نرخ روز نخوره و مدام شعار نده و فیلم سفارشی بسازه. کسی که در جشنواره حضور دارد قواعد آن را هم میپذیرد. من فیلم آخر ایشان را ندیدم اما در سینمای ایران کسی را ندیدم که دوباره از اصغر فرهادی انتقاد کند در صوزتی که فیلمنامه ارتفاع پست برای فرهادی است. چ فیلم بد اوست و گزارش یک جشن و دعوت فاجعه/انصاف دارم چون دهش گذشته.
2
32
مرتضی
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۰
کاری به کارگردان جشنواره ای که اسمشو اوردی ندارم هر آدمی فراز و فرودی دارد اره شاید دعوت بد باشه اما پیشنهاد میکنم بری فیلم های دیده‌بان، مهاجر، آژانس شیشه‌ای، از کرخه تا راین، به نام پدر، به رنگ ارغوان رو ببینی و همین چ ای که گفتی بدددد اها خووب شما حتما جدایی نادر از سیمین ((:
ناشناس
۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۴
مزخرف میگی احمد!!!!!!!!
ناشناس
۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۵
مزخرف میگی احمد!!!!!!!!!!!
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۱
راستی خود آقای حاتمی کیا تا کنون سوریه رفتند که آنقدر ادا دارند و از آن حرف میزنند/چمرانی ندیدم /قرار نبود در باره سقط جنین فیلم بسازیم و سوغات کربلا بیاوریم استاد! انتقاد از فیلمساز دیگر عیبی ندارد نه چنبار/فرش قرمز ایرانی است عزیزم/
سفارشی سازی را کنر بگذارید.
شفیته اصغر فرهادی بودم و هستم چون حاشیه ندارد/گذشته ها گذشته.
0
6
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۲
به قول فراستی حجت الاسام جیمز باند....خخخخخخخخخ
5
0
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۳
به قول خودش تو آژانش شیشه ای/ ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو میرود به سوریه است.
8
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۹
ده نمکی که توی جشنواره طفدار نداشت اولین فیلم اکذان نوروز شد دیشب رییس فیلمیران توهفت می گفت حالا هی فیلم های چرت ومزخرف انتقاد اجتماعی جایزه بیارند پرچم بالاست
8
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۵
جایزه و جشنواره (ضدفجر) ارزانی خودشان آشغا...ها
29
1
خداوکیلی
Iran (Islamic Republic of)
۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۴
فیلم ها که اومد تو سینما مردم قضاوت میکنن
حاتمی کیا و ده نمکی اول میشن فیلم این اساتید هم میره قاطی فیلمای قبلیشون ...... شایدم از کن سر در بیاره... تو ایران که خیلی کمن فیلم اینارو نگاه کنن.....زبون بسته ها....
0
6
الف رسول پور
Iran (Islamic Republic of)
۲۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۱
سعودی ها فوتبال رو سیاسی کردند کلیدی ها سینما رو. چقد منصفانه داوری می کنیم خدایا!
1
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۱
حسادت و بخل نمی گذارد بعضی ها حقیقت را ببیند و کور می شوند اما به کوری چشم حسودها این فیلم مخاطب فهیم خود را دارد و دیده خواهد شد.بدون سیمرغ هم عزیز است.
1
0
پربازدیدترین آخرین اخبار